شعر و مهدویت

اشعار نورعلی ملایجردی

شعر و مهدویت

اشعار نورعلی ملایجردی

حراء

ای حرا،ای غار،هم برخود،ببال

برگزید خود انتخاب،جود و جمال

میزبان نیکو ای غار حرا!

غیر از او راهی ندادی پس چرا؟

بی درو پیکر دعوت کرده بود

سال دوازده ماه می کرد او سجود

ای محمدعهد و پیمان کرده ای

تو،به حق پیوستی طوفان کرده ای

عشق با عین وشین و قاف و یقین

زابتدای خلقت اوحق الیقین

ربنای ما کرد هستی بنا

اومنقش کرده بود وخمسنا

اومنادی را شنید وربنا

با سم ربک الذی،خلقنا

اقرا ء گفتم یا محمد تو بخوان

گفت مداوم ذکر حق گو با لسان

اضطراب وترس او منزل که خود

حق ندائی هان رو پوشیده خود

قم فانذرمردمان را ای بشیر

به بزرگی یادکن یوم نذیر

گفت محمد برچه جامه خفته ای

گفت قم الیل کمی اندوخته ای

نصف کم بیشترشب قرآن بخوان

رو به دریا خوان قرآن بیکران

روز وشب دائم خدارا یادکن

تو ببر ازغیر مرا فریاد کن

مشرق و مغرب به جزء من هیچ نیست

زاسمان وحدت صدا اورا که کیست؟

توپیامبر هستی خاتم مرسلین

رحمتی هستی برای عالمین

پیروآلله که هست نورعلی

اومحب خمسه اولاد علی

سبع سماوات فلک نوری فشان

خاتم بعثت محمد کهکشان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.