او صدایی ایها الناس،عشق سودا می کنم،،،،،عشق را هرکس صدایی،وای غوغا می کنم،،،،،عاشق عهد الست،مست شیدا می کنم،،،،،می پرستان مست عاشق، باغ پیدا می کنم،،،،،عشق را عهدی که بستم،مست شیدامی کنم،،،،،می پرستان مست عاشق،چاق پیدامی کنم،،،،،هرکسی خواهدبنو شد،می هویدا می کنم،،،،،گر بریزد می ساغی،بزم برپامی کنم ،،،،،عاشقا ن مست بهاری، عاشقی تا می کنم،،،،،می خوران عشق را دائم،هوا خوا می کنم،،،،،هرکه مست ومست باشد،هم که مهسا می کنم،،،،،
عاشق مست غزل را،خان کسری می کنم،،،،،صبح صادق،عشق و عاشق،نغمه خوانا می کنم،،،،،نا ی و نی و،ساز
می عشاق اعلا می کنم،،،،،سبز برگ عشق ملبس،هم معلی می کنم،،،،،می بریزم نی نفیرم،هم که بالا می کنم،،،،،
عاشقان می نوش را، دائم تعالی می کنم،،،،،عاشقان می
خواره را در باغ لایق می کنم،،،،،هرکه باشد عاشقم،اورا
شقایق می کنم،،،،،آن سماع و رقص می،با نای ونی،به "نورعلی"،،،،،عاشقم من ساغی یا ،ده هدیه از نور......علی